loading...
کانون فرهنگی هنری هجرت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) آمل
هادی خضری بازدید : 325 دوشنبه 12 اسفند 1392 نظرات (0)

شهید جعفر صمدی
سال 1362 بود. ناامنی های مناطق مرزی غرب کشور، مخصوصاً مناطق مرزی کردستان موجب شده بود تا رزمندگان زیادی جهت برقراری امنیت در منطقه حضور داشته باشند. اواخر اسفند ماه من و جعفر با عده ای دیگر از رزمندگان طی عملیاتی برای برقراری امنیت و پاکسازی روستاهای منطقه ی مرزی، عازم قسمت های غربی کردستان شدیم.
مناطق غربی کشور زمینه ی مساعدی جهت پناه گرفتن و پنهان شدن دشمن برای پیش برد اهداف منفور ضد انقلاب بود.
عملیات چند روزی بود که ادامه داشت. بارش برف و سرمای سوزان زمستان از یک طرف و نفوذ دشمن از طرف دیگر، باعث کندی عملیات شده بود. پس از پاکسازی چند روستا به اطراف یکی از روستاهای کردنشین در دامنه ی کوه رسیدیم.
به تحویل سال چیزی نمانده بود. سال 1362 با تمام سوز و سرمایش کم کم لحظات آخرش را طی می کرد. در دامنه ی کوه اطراق کردیم تا بعد از کمی استراحت و تحویل سال به عملیات ادامه دهیم. دقایقی به سال جدید نمانده بود. بچه ها حال و هوای دیگری داشتند. فکر خانواده و لحظه ی تحویل سال، ذهن بیش تر بچه ها را مشغول کرده بود. شاید در رؤیا کنار خانواده، سر سفره ی هفت سین، خیره به تنگ ماهی طلایی، منتظر سال نو بودند.
سوز سرما از دل چادرها هم عبور می کرد. سفره ی محقّر تحویل سال نو را آماده کردیم. سکه، سیم، سیم چین، سنگ، ساعت، سوزن، سوز سرما، هفت سین ما بود. کمتر از نیم ساعت به تحویل سال نمانده بود. از چادر بیرون رفتم. سرما بیداد می کرد. جعفر با آب قمقمه اش وضو می گرفت. پرسیدم: التماس دعا! خیر است. ان شاء الله؟


رو به من در حالی که تبسّم به لب داشت گفت: «سید! می خواهم دو سال نماز بخوانم.»
پرسیدم: چگونه ممکن است انسان دو سال در نماز باشد؟
خندید و گفت: «اکنون که لحظات پایانی سال 62 است، نمازم را شروع می کنم تا بعد از تحویل سال 63 نمازم را اقامه می کنم. به این ترتیب می بینی که دو سال در حال اقامه ی نماز بوده ام.»
از شوخی اش خنده ام گرفت. گفتم: التماس دعا. ما را هم دعا کن!


داخل چادر شدیم، جعفر مشغول نماز شد. دقایق، لحظه به لحظه سپری می شد. جعفر هنوز مشغول اقامه ی نماز بود. دیگر به لحظه های آخر سال 62 رسیده بودیم. توپ تحویل سال که به صدا در آمد، جعفر در حال قنوت بود و هم زمان با رادیو در دعای قنوت دعای «یا مقلب القلوب والابصار، یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا الی احسن الحال» را می خواند. هیجان زده به صدای دعای جعفر که آن دعا از رادیو نیز پخش می شد، گوش می دادیم. دیدن آن لحظه حال هر بیننده ای را منقلب می کرد.
سرانجام دعایی که در قنوت از پروردگار خویش تمنا کرده بود، همان سال مستجاب شد و جعفر در عملیات بدر به دیدار آن مقلب القلوب و الابصار، آن مدبر اللیل و النهار، آن محول الحول و الاحوال، در بهترین حال نایل آمد.(4)

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبسايت رسمي كانون فرهنگي هنري هجرت شهرستان آمل روستاي هندوكلا در سال 1392 تاسيس گرديده و تا حدودي تمامي اخبار و رويدادها و مطالب اعم از داخلي و خارجي را در خود گنجانده است. اميد است كه زحمات بي دريغ و شبانه روزي اعضاي اين كانون فرهنگي هنري مورد توجه خداوند متعال قرار گيرد. ان شاء الله
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • معرفی

    از انتخاب شما متشکریم.هرگونه نظر،انتقاد،پیشنهاد راجع به این وب سایت و مطالب آن را میتوانید به سامانه پیامک 5000515131 ارسال یا با شماره تماس 01143251145 ارتباط بر قرار کنید.

    آمار سایت
  • کل مطالب : 347
  • کل نظرات : 78
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 21
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 31
  • بازدید امروز : 220
  • باردید دیروز : 39
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 401
  • بازدید ماه : 941
  • بازدید سال : 2,752
  • بازدید کلی : 257,104
  • کدهای اختصاصی
    تبادل لینک هوشمند

    تبادل لینک هوشمند

      تبادل لینک هوشمند : برای تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان کانون فرهنگی هنری هجرت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) شهرستان آمل روستای هندوکلا وآدرس http://hejratamol.rozblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

      عنوان :
      آدرس :
      کد : کد امنیتیبارگزاری مجدد

      استخاره با قرآن کریم
      کانون هجرت هندوکلا

      مجله نایت پلاس