مجموعه گزیده بیانات مقام معظم رهبری الامام خامنه ای پیرامون بیداری اسلامی و تحولات سوریه
راهبرد دشمن در برابر بیداری اسلامی چیست؟
امروز مهمترين دستاويز دشمن براى مقابلهى با بيدارى اسلامى، ايجاد اختلاف است. مسلمان را در مقابل مسلمان قرار دادن، مسلمان را به دست مسلمان از بين بردن، اينها را به هم مشغول كردن؛ چه چيزى بهتر از اين براى دشمنان استقلال اسلامى كه مسلمانان را به هم مشغول كنند؟ ۱۳۹۱/۱۱/۱۰
غربيها و آمريكا بعد از آنكه عوامل خود را در اين كشورها از دست دادند، دو تا ترفند را در پيش گرفتند: يكى فرصتطلبى، يكى شبيهسازى. فرصتطلبىشان اين بود كه خواستند اين انقلابها را مصادره كنند؛ يعنى سر مردم را كلاه بگذارند، با آنها اظهار همراهى كنند، افراد طرفدار خودشان را سر كار بياورند. آنها در اين كار شكست خوردند. دوم، شبيهسازى بود. شبيهسازى يعنى شبيه آنچه را كه در مصر و در تونس و در ليبى و در بعضى از كشورهاى ديگر اتفاق افتاده است، مثلاً بتوانند در ايران - ايرانِ مردمسالارى دينى، ايرانِ ملت - پياده كنند! عواملشان در داخل كشور، مردمان ضعيف، فرومايه، حقيقتاً دستخوش هوىهاى نفسانى، سعى كردند شايد بتوانند اين كار را بكنند. خواستند در اينجا حركتِ شكستخورده، حركت كاريكاتورىِ مضحك به وجود بياورند؛ اما خب، ملت ايران توى دهنشان زد. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱
روحانيان و رجال دينشناس كمابيش در همه جا مرجع فكرى و سنگ صبور روحى مردم بودهاند و هرجا كه در هنگامهى تحولات بزرگ، در نقش هدايتگر و پيشرو ظاهر شده و در پيشاپيش صفوف مردم در مواجهه با خطرات حركت كردهاند، پيوند فكرى ميان آنان و مردم افزايش يافته و انگشت اشارهى آنان در نشان دادن راه به مردم، اثرگذارتر بوده است. اين به همان اندازه كه براى نهضت بيدارى اسلامى داراى سود و بركت است، براى دشمنان امت و كينهورزان با اسلام و مخالفان حاكميت ارزشهاىاسلامى ، دغدغهآفرين و نامطلوب است و سعى ميكنند اين مرجعيت فكرى را از پايگاههاى دينى سلب كرده و قطبهاى جديدى براى آن بتراشند؛ كه به تجربه دريافتهاند كه با آنان ميتوان بر سر اصول و ارزشهاى ملى براحتى معامله كرد! چيزى كه در مورد عالمان باتقوا و رجال دينىِ متعهد هرگز اتفاق نخواهد افتاد. ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
بیداری اسلامی از نظر تاریخی برای ما چه اهمیتی دارد؟
مسيرى كه ما حركت ميكنيم، مسير مهمى است؛ يك مسيرى است كه ميتواند تاريخ جهان را متحول كند؛ كمااينكه دارد تاريخ منطقه را متحول ميكند؛ مىبينيد. كى خيال ميكرد كه در منطقهى مهمِ حساسِ شمال آفريقا و غرب آسيا - همين منطقهاى كه اروپائىها دوست دارند به آن «خاورميانه» بگويند - اين حوادث مهم اتفاق بيفتد؟ اتفاق افتاده است، تمام هم نشده است. حوادثى هم كه اتفاق مىافتد، به زيان غرب و بخصوص به زيان آمريكا و تهديد رژيم صهيونيستى است. ۱۳۹۱/۰۷/۱۹
ما در طول تاريخمان، چنين وضعيتى را در كشورهاى اسلامى نداشتيم. اينكه احساس هويت، احساس بيدارى، نه در يك ملت، بلكه در كشورهاى متعددى از كشورهاى اسلامى پديد بيايد و اين احساس بيدارى، اين احساس هويت، متكى به اسلام باشد، اين را ما در گذشته هرگز نداشتيم؛ اين مال امروز است؛ اين يك نشانه است، نشانهى تحول است. چون مسلمانها يك ميليارد و نيم از جمعيت دنيا را تشكيل ميدهند، دهها كشور شامل اكثريتهاى مسلمان هستند و كشورها هم جاهاى حساسى قرار دارند، بنابراين اين بيدارى يك امر عادى نيست؛ نشاندهندهى يك تحول در ساخت و نقشه و هندسهى جديد دنياست. ۱۳۹۱/۰۵/۲۲
نقش انقلاب اسلامی در شكلگیری بیداری اسلامی چه بوده است؟
بعد از انقلاب، عزت و عظمت اين ملت در چشم ملتهاى جهان، تأثيرش در قضاياى منطقه، دشمنان را مبهوت كرده؛ دشمنان به اقرار و اعتراف وادار شدند. امروز شما نگاه كنيد؛ توى اين سايتهائى كه خبرهاى خارجى را مىآورند، دائم از نفوذ ايران، از تسلط ايران، از حضور ايران در قضاياى منطقه ذكر ميشود؛ حتّى با انگيزههاى مغرضانه، اما اعتراف ميكنند.
من يك جملهاى را از يك مقام غربى نقل كنم. بنده دأبم نيست از قول اين سياستمدارها و معاريف غربى چيزى بگويم؛ اما اين جملهى جالبى است. او ميگويد: دو چيز است كه اگر در ميان مسلمانها دست به دست بگردد و ملتهاى مختلف مسلمان از اين دو چيز آگاه شوند، ديگر همهى تابوهاى غرب - يعنى اصول جزمى غرب - در هم خواهد شكست و باطل خواهد شد. اين دو چيز چيست؟ اين متفكر غربى ميگويد: يكى قانون اساسى جمهورى اسلامى است؛ كه اين قانون اساسى، يك حكومت مردمى و پيشرفتهى امروزى و در عين حال دينى را در چشم مسلمانان جهان ممكن ميسازد. اين قانون اساسى نشان ميدهد كه ميتوان يك حكومتى داشت كه هم متجدد باشد، امروزى باشد، پيشرفته باشد و هم كاملاً دينى باشد. قانون اساسى اين را تصوير ميكند. ميگويد چنين چيزى ممكن است. اين يك. دوم، كارنامهى موفقيتهاى علمى و اقتصادى و سياسى و نظامى جمهورى اسلامى است؛ كه اگر اين دست مسلمانها برسد، مىبينند كه آن امرِ ممكن اتفاق افتاده است، واقع شده است. او ميگويد اگر ملتهاى مسلمان از اين امكان و وقوع نسبى كه هم ممكن است، هم در ايرانِ امروزِ اسلامى به طور نسبى واقع شده است، مطلع شوند، اين نظامسازى را پيش چشم داشته باشند، ديگر جلوى سلسلهى انقلابها را نميتوان گرفت.
امروز اين اتفاق افتاده است. البته اين اتفاق، امروز نيفتاده است؛ سى سال است. يك مطلبى تدريجاً و آرام آرام در ذهن ملتها جا ميگيرد، رشد ميكند، پخته ميشود، بعد به اين صورتى كه امروز در شمال آفريقا و در مناطق ديگر مشاهده ميكنيد، بروز ميكند. ۱۳۸۹/۱۱/۱۵
ارتباط پیشنهاد مذاكره با ایران از طرف امریكا و حوادث بیداری اسلامی چیست؟
غرض آنها حل مشكلات و مسائل نيست غرضشان يك كار تبليغاتى است براى اينكه به ملتهاى مسلمان نشان دهند كه ببينيد اين نظام جمهورى اسلامى بود با آن سرسختى، با آن ايستادگى، اما عاقبت مجبور شد بيايد باب مصالحه و گفتگو را با ما باز كند. وقتى ملت ايران اينجور است، شماها چه ميگوئيد ديگر؟ اين را براى خاموش كردن و نااميد كردن ملتهاى سربرافراشتهى مسلمان كه امروز در بسيارى از كشورهاى اسلامىِ اينها نسيم بيدارى وزيده است و به خاطر اسلام احساس عزت ميكنند، لازم دارند. از اول انقلاب، اين يكى از هدفها بود. از سالهاى اول انقلاب، يكى از هدفهاى آنها همين بود كه ايران را پاى ميز مصالحه و بدهبستان بكشانند؛ بگويند بالاخره ديديد ايران هم كه ادعا ميكرد مستقل است، ايستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بيايد بنشيند پاى ميز مذاكره؟ امروز هم همين هدف را دنبال ميكنند. اين، مطلب مهمى است. ۱۳۹۱/۱۱/۲۸
سیاست ایران در قبال نهضتهای بیداری اسلامی چیست؟
ايران به دنبال ايرانى كردن اعراب يا شيعى كردن ساير مسلمين نيست؛ ايران به دنبال دفاع از قرآن و سنت پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) و احياء امت اسلامى است. براى انقلاب اسلامى، كمك به مجاهدان اهل سنت سازمانهاى حماس و جهاد و مجاهدان شيعى حزباللّه و امل، به يك اندازه واجب شرعى است و احساس تكليف ميكند. ملت و حكومت ايران با صداى بلند و قاطع اعلام ميكند كه به قيام ملتها و نه به ترور، به وحدت اسلامى نه غلبه و تضاد مذاهب، به برادرى مسلمين نه به برترى قومى و نژادى، به جهاد اسلامى نه خشونت عليه بىگناهان، انشاءاللّه معتقد و ملتزم است.
براى سعادت همهى ملتهاى مسلمان دعا كنيم و در كنار آن، وظيفهى سنگين خود را بشناسيم و به آن عمل كنيم و بدانيم كه «و اللّه غالب على امره». ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
آیا تحولات سوریه انقلاب است؟
امروز آمريكا براى شبيهسازى كارى كه در مصر و در تونس و در يمن و در ليبى و امثال اينها انجام گرفته است، متوجه شده است كه سوريه را - كه در خط مقاومت است - دچار مشكل كند. ماهيت قضيه در سوريه با ماهيت قضيه در اين كشورها متفاوت است. در اين كشورها حركت ضد آمريكا و ضد صهيونيسم بود، اما در سوريه دست آمريكا آشكار و مشهود است؛ صهيونيستها دنبال قضيه هستند. ما نبايد اشتباه كنيم. ما نبايد معيار را فراموش كنيم. آنجائى كه حركت ضد آمريكا و ضد صهيونيسم است، آن حركت، حركت اصيل و مردمى است؛ آنجائى كه شعارها به نفع آمريكا و صهيونيسم است، آنجا حركت انحرافى است. ما اين منطق را، اين بيان را، اين روشنگرى را حفظ خواهيم كرد. ۱۳۹۰/۰۴/۰۹
تبليغات غرب و رسانههاى منطقهاىِ وابسته و مزدور، جنگ ويرانگر در سوريه را نزاع شيعه و سنّى وانمود ميكنند و حاشيهى امنى براى صهيونيستها و دشمنان مقاومت در سوريه و لبنان پديد مىآورد. اين در حالى است كه دو طرف نزاع در سوريه، نه سنّى و شيعه، بلكه طرفداران مقاومت ضدصهيونيستى و مخالفان آنند. نه دولت سوريه يك دولت شيعى، و نه معارضهى سكولار و ضد اسلامِ آن يك گروه سنّىاند. تنها هنر گردانندگان اين سناريوى فاجعهآميز آن است كه توانستهاند از احساسات مذهبىِ سادهانديشان در اين آتشافروزى مهلك استفاده كنند. نگاه به صحنه و دستاندركاران سطوح مختلف آن، ميتواند مسئله را براى هر انسان منصفى روشن كند. ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
آنان با كمك عوامل خود در منطقه، در سوريه بحران مىآفرينند تا ذهن ملتها را از مسائل مهم كشورهاى خود و خطراتى كه در كمين آنها است، منصرف ساخته و به ماجراى خونينى كه خود تعمداً بهوجود آوردهاند، معطوف كنند. جنگ داخلى در سوريه و كشتار جوانان مسلمان به دست يكديگر، جنايتى است كه بهوسيلهى آمريكا و صهيونيسم و دولتهاى مطيع آنان آغاز شده و در آتش آن دميده ميشود. ۱۳۹۱/۰۸/۰۴
واقعیت قضایای سوریه یك جنگ نیابتی با دولت سوریه از طرف برخی دولتها به سردمداری امریكا و برخی قدرتهای دیگر و با هدف تأمین منافع رژیم صهیونیستی و ضربه زدن به مقاومت در منطقه است. در این میان، مردم سوریه وجهالمصالحه و قربانی این توطئه شدهاند كه این وضعیت باید هرچه زودتر متوقف شود. ۱۳۹۱/۰۶/۱۰
راه حل ایران برای مسئله سوریه چیست؟
چه كسى ميتواند باور كند كه دولتهاى حامى ديكتاتوريهاى سياه در مصر و تونس و ليبى، اكنون حامى دموكراسىخواهى ملت سوريه شدهاند؟ ماجراى سوريه، ماجراى انتقامگيرى از حكومتى است كه سه دهه بهتنهائى در برابر صهيونيستهاى غاصب ايستاده و از گروههاى مقاومت در فلسطين و لبنان دفاع كرده است.
ما طرفدار ملت سوريه و مخالف هرگونه تحريك و دخالت خارجى در آن كشوريم. هرگونه اصلاح در آن كشور بايد بهوسيلهى خود ملت و با روشهاى كاملاً ملّىصورت گيرد. اينكه سلطهطلبان بينالمللى به كمك دولتهاى منطقهاىِ گوشبهفرمان، در كشورى به بهانهاى بحران بيافرينند و آنگاه به دستاويز وجود بحران، خود را به ارتكاب هر جنايتى در آن كشور مُجاز شمارند، خطرى جدى است كه اگر دولتهاى منطقه بدان نپردازند، بايد منتظر فرارسيدن نوبت خود از اين خدعهى استكبارى باشند. ۱۳۹۱/۰۸/۰۴
هرگونه اصلاح در آن كشور بايد بهوسيلهى خود ملت و با روشهاى كاملاً ملّىصورت گيرد. ۱۳۹۱/۰۸/۰۴
جمهوری اسلامی ایران بر اساس اعتقادات و آموزههای دینی خود، آمادهی هرگونه تلاش برای حل بحران سوریه است. اما حل بحران سوریه یك شرط طبیعی دارد كه عبارت است ازجلوگیری از ارسال سلاح به گروههای بیمسئولیت داخل سوری.وضعیت كنونی سوریه نتیجهی ارسال سیلگونهی سلاح از بیشتر مرزهای سوریه به داخل این كشور و برای گروههای مخالف است. ۱۳۹۱/۰۶/۰۸
دولت سوریه در قضایای كنونی مورد ظلم واقع شده است و این دولت باید ضمن گرفتن هرگونه بهانه از مخالفان و بهانهجویان و ادامهی اصلاحات سیاسی، واقعیت شرایط و پشت پردهی توطئه در سوریه را برای افكار عمومی ملتهای عرب تشریح و افشاء كند. ۱۳۹۱/۰۶/۱۰
آیا ایران در پی صدور الگوی ولایت فقیه است؟
بوقهای تبلیغاتی دشمن مانند همیشه فریاد خواهند كرد كه ایران میخواهد دخالت كند، میخواهد مصر را شیعه كند، میخواهد ولایت فقیه را به مصر صادر كند و میخواهد و میخواهد... این دروغها را سی سال است میگویند تا ملتهای ما را از یكدیگر جدا و از كمك یكدیگر محروم كنند ومزدوران آنها هم آن را تكرار میكنند. «يُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ». با این ترفندها، هرگز وظائفی را كه اسلام بر دوش ما گذاشته است رها نخواهیم كرد. و الله من وراء القصد. ۱۳۸۹/۱۱/۱۵
آیا حمایت ایران از انقلاب مردم بحرین حمایتی شیعی است؟
مسئلهى بحرين از لحاظ ماهيت، درست مثل مسائل ديگر كشورهاى منطقه است. يعنى مسئلهى بحرين با مسئلهى مصر، با مسئلهى تونس، با مسئلهى ليبى هيچ فرقى ندارد؛ ملتى هستند، حكومتى بر سر آنهاست كه حقوق آنها را ناديده ميگيرد. ملت بحرين با اين قيامشان چه ميخواستند؟ خواستهى اساسى آنها اين است كه انتخابات انجام بگيرد، هر يك نفر آدم يك رأى داشته باشد؛ اين چيز زيادى است؟ اين توقع زيادى است؟
اينجا غربىها فرصت را مغتنم شمردند، براى اينكه در قضاياى منطقه دخالت كنند، با طرح يك مسئلهى جديد؛ مسئلهى شيعه و سنى. چون مردم بحرين بيچارهها شيعهاند، بنابراين هيچ كس در دنيا نبايد از آنها حمايت كند! تلويزيونهائى كه جزئيات قضاياى منطقه را پخش ميكردند، نسبت به قضاياى بحرين سكوت كنند، كشتار مردم بحرين را منعكس نكنند؛ يك عدهاى هم دربيايند در كشورهاى حاشيهى خليج فارس - چه سياستمدار، چه روزنامهنگار - گزافهگوئى كنند، بگويند مسئلهى بحرين جنگ بين شيعه و سنى است! چه جنگ بين شيعه و سنى؟ اعتراض يك ملت است به ظلمى كه دارد به او ميشود؛ درست همان جورى كه در تونس بود، همان جورى كه در مصر بود، همان جورى كه در ليبى است، همان جورى كه در يمن است؛ فرقى ندارد.
متأسفانه بعضى از كسانى كه آدم خيال ميكند انگيزهى سوئى هم ندارند، در اين دام افتادند. اگر خيرخواهانى در اين بين وجود دارند، من به آنها اعلام ميكنم: مسئله را مسئلهى شيعه و سنى نكنيد؛ اين بزرگترين خدمت به آمريكاست؛ اين بزرگترين خدمت به دشمنان امت اسلامى است كه حركت عمومىِ ضد استبدادى يك ملت را حمل ميكنند به دعواى شيعه و سنى؛ دعواى شيعه و سنى وجود ندارد.
ما بين غزه و فلسطين و تونس و ليبى و مصر و بحرين و يمن تفاوتى نميگذاريم. در همه جا ظلم به ملتها محكوم است. حركت ملتها با شعار اسلام و در جهت آزادى، مورد تأييد ماست. اوج وقاحت آمريكائىها آنجائى است كه دخالت تانكهاى دولت سعودى را كه آمدند توى خيابانهاى منامهى بحرين، دخالت نميدانند؛ اما وقتى مراجع تقليد ما، علماى ما، خيرخواهان ما ميگويند مردم را نكُشيد، ميگويند شما دخالت كرديد! اين دخالت است؟! اينكه ما به يك دولتى، يك رژيم ظالمى خطاب كنيم، بگوئيم مردمِ خودتان را نكُشيد، اين دخالت است؛ اما آمدن تانكهاى بيگانه توى خيابانهاى بحرين، دخالت نيست! اين اوج وقاحت آمريكائىها و اذنابشان در منطقه است كه اينجور حركت ميكنند، اينجور حرف ميزنند، اينجور تبليغات ميكنند. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱